یکی از بخشهای زندگی که انسانها در آن فعالیت دارند، حوزة هنر و هنرمندی است، طبیعت بشری طوری آفریده شده که از برخی پدیدههای جهان، به ویژه از چیزهای تازه و نو، لذت میبرد، و ههمین چیز باعث شده که افراد بشر به هنر دست بزنند، فعالیتهای بشر در قسمت سرایش شعر، مجسمهسازی، تصویرسازی، رقص، موسیقی و نوازندگی و تیاتر از سابقة تاریخی برخوردار است، و بشریت کم و بیش در تمام زمانههای قبل و بعد از ظهور اسلام بدان اشتغال داشته است، و نیز رادیو و تلویزیون که از جملة ابزار و اسباب سمعی و بصری است که در زمینههای مختلف هنری از آن کار گرفته میشود و تهیة برنامههای آنها هنرمندانه است. دین مقدس اسلام که کاملترین و آخرین ادیان آسمانی است، مثل قانونگذاریاش در سایر قسمتهای زندگی انسانها، در بارة موارد مذکور نیز به قانونگذاری پرداخته است، تا در حوزة هنر اعتدال مد نظر گرفته شده، لجام گسیختگی به وجود نیاید، و چنین نشود که به بهانة هنر و هنرمندی، جامعه به پرتگاه نابودی معنوی سقوط نماید و از راه به بیراهه سوق داده شود، زیرا لذتبردن و استفاده از فراوردههای عاطفی بدیع و بکر، و نیز ایجاد همچو آثار هنری توسط اذهان و طبایع مبتکر و با استعداد، تا هنگامی مطلوب و قابل تأیید است که در پهلوی افادة این لذت و فرحت بخشی، برای هنرمند و مشاهدهکنندة هنر، جنبهیی منفی دیگری را با خود نداشته باشد، و اما آنگاه که جانب زشتی آن نسبت به خوبیها و محاسنش افزودنی داشته باشد، اسلام حق دارد قاطعانه به تحریم آن عمل بپردازد و در برابرش قیام کند و ممنوعش اعلان نماید، اگرچه عدهیی آن را هنر و صاحب آن را هنرمند بنامند.